مکانی برای تکمیل جزوه های ناقصتان!

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متون و دستور» ثبت شده است

درس ششم متون و دستور

مریدان: پیروان

او را طلب کنید: بخواهیدش

شیخ: روحانی

ارشاد: راهنمایی کردن؛ هم.خ مرشد

برای: با وجود این حرف ها

مرشد: هدایت کننده

روان شد: راهی شد

به قدر: به اندازه ی کافی

مستمعان: شنوندگان

چه جای: نه فقط

که: بلکه

بهر خدا: به خاطر خدا

دعوی: مدعا؛ هم.خ مدعی

معترف: اقرار کننده

فرع: چیزی که اصلی نیست

بغض و کینه و حسد: کینه

حق: خدا

دستاوردها: نتایج

چاپار: پیک

اسطرلاب: وسیله ای برای ستاره شناسی

کارایی: فایده، کاربرد

چیرگی: تسلط

تار و پود: در اینجا معنای ((بر عمق)) یا ((بر اعماق)) می دهد.

هنجار: ارزش، قاعده، قانون

داد و ستد: معامله، بده و بستان

پایبند:

حریم: محدوده

معیار: شاخص

حصار: حفاظ، دیوار

نابجا: نامناسب

نسنجیده: نامناسب

هویت: شناسنامه، ذات چیزی، اصل چیزی

حرمت: حریم، احترام

رهاورد: دستاورد، نتیجه

مظاهر: جمع مظهر، نشانه ها

۱۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۵۱ ۳ نظر

درس پنجم متون و دستور-ناکامل!

منظور از ده روزه، دو روزه است.

گردون: روزگار

افسون: فریب و نیرنگ

به جای: در حق

فرصت: غنیمت

یارا: ای دوست

معنای بیت: زندگی کوتاه دنیا، افسانه و نیرنگی بیش نیست. پس از این فرصت کوتاه برای نیکی کردن به دوستان استفاده کن.

۱۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۴۴ ۱ نظر

((شرح انتظار)) متون و دستور

رسوب: انباشته شدن، جمع شدن

آتشین سخن: کسی که سخنانش آتشین و تاثیرگذار است.

معنای بیت1: چه غصه ها که در گلو رسوب شد و شما نیامدی.

معنای بیت2: ای امام که همچون حضرت ابراهیم سخنانت تاثیرگذار است و همچون ابراهیم بت شکنی، مردم دوباره بت پرست شدند و بت ها جای خدا را گرفته اند ولی شما هنوز نیامدی.

معنای بیت4:ولی صبح جمعه و ظهر و غروبش گذشت ولی هنوز نیامدی.

۱۴ آذر ۹۳ ، ۱۳:۴۱ ۰ نظر

درس چهارم متون و دستور

مبادا: چنین نباشد، این طور نباشد

نصیب: سهم، قسمت

آرمانی: ایده آل، رویایی، عالی

ابزار: وسیله

آراسته: آرایش شده، مرتب شده

آداب: جمع ادب

اعتبار: آبرو، احترام

فراز و نشیب: بلندی و پستی؛ دراینجا به معنی سختی و آسانی است.

مشقت: سختی، رنج

تدبیر: چاره جویی

استعداد: توانایی

توکل: اعتماد، تکیه کردن

مهار: کنترل کردن، غلبه کردن، چیره شدن

چیرگی: مسلط شدن

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۵۳ ۰ نظر

((صورتگر ماهر)) متون و دستور

راستی را: به راستی

پدیدار: پیدا

نقش و نگار: تصویر

معنی بیت1: در واقع، هیچ کس نمی داند که در فصل بهار این همه تصویرهای زیبا از کجا پیدا می شوند.

حیران: سرگردان، حیرت زده؛ هم.خ حیرانی

نژند: غمگین، بی ارزش، (خاک)تیره و مرده

نغز: زیبا

گل کامکار: یک نوع گل سرخ

برآید: رشد می کند، پدید می آید

معنی بیت2: انسان به شگفتی می آید که چگونه از خاک افسرده و مرده این همه گل های سرخ زیبا پدید می آید.

کاین: مخفف که این

تماثیل: جمع تمثال؛ تصویر، تصویرهای افراد قدیس

تصاویر: جمع تصویر

معنی بیت3:چطور نمی پرسی این تصویرها از کجا پیدا شده اند؟(تصویرهای زیبای بهاری)، چطور کنجکاو نیستی که بفهمی این تصویرها در کجا پدید آمده اند.

که: چه کسی

هجر: دوری؛ هم.خ هاجر، هجرت، مهاجر

بدین سان: این گونه

زارزار گریه کردن: به شدت گریه کردن

*در این بیت تشخیص به کار رفته است.

معنی بیت4: (چرا از خودت نمی پرسی) رعد و برق بهار که همچون خنده ی آدم است چرا بوجود می آید؟؛ ابراز دوری چه کسی اینطور زارزار گریه می کند(باران می بارد)

صورتگر: تصویرگر، نقاش

غیر: دیگری، شخص دیگری

هستی: جهان

معنی بیت5: آن تصویرگر زبردستی که بدون تقلید از دیگران این همه تصویر زیبا در دنیا آفریده کیست؟

نکات:

قالب شعر قصیده است، چون درباره ی ستایش و توصیف طبیعت است درحالی که محتوای غزل عاشقانه و عاطفی است.

فرق دیگر غزل و قصیده این است که غزل دارای بیت های کمی است ولی قصیده معمولا دارای ابیات طولانی است.

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۴۷ ۰ نظر

درس سوم متون و دستور

سر به هم آورده دیدم برگ های غنچه را                اجتماع دوستان یکدلم آمد به یاد

معنی بیت:

برگ های درهم فرورفته ی غنچه را دیدم؛ جمع دوستان صمیمی ام یادم آمد.

سر به هم آورده: در هم تنیده، در هم فرورفته

اجتماع: جمع؛ هم.خ مجتمع

یکدل: صمیمی، یکرنگ

پردل: شجاع

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۳۶ ۰ نظر

((جوانه و سنگ)) متون و دستور

بی حاصل: بی ثمر، بی نتیجه، بی محصول، بایر، خراب

بی تاب: بی صبر و تحمل، بی طاقت

طراوت: تازگی، شادابی

ظریف: نازک، لطیف

از پای در آوردن: فرسوده کردن، خسته کردن، کشتن

افق: کرانه، گوشه ی آسمان

یک نواخت: یک شکل، تکراری

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۳۳ ۰ نظر

درس دوم متون و دستور

آفریننده: خالق، هم.خ آفرینش، آفریدن، آفریدگار

حکیمانه: عالمانه

سخن حکیمانه: سخنی که از روی دانش گفته شده

چونان: چون آن، همچون، مثل

حدقه: کاسه ی چشم

حواس: جمع حس

دفع: دور کردن

جثه: هیکل، اندام

سایبان: چتر، چیزی که سایه می سازد؛ در اینجا پسوند محافظت

خزان دیده: پژمرده، مرده

جلوه می کند: نشان می دهد، نمایان می شود

ناب: خالص

پنداری: انگار، گویی که

آمیخته: مخلوط شده، قاطی؛ هم.خ آمیختن، آمیزش

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۳۱ ۰ نظر

حکایت ((به خدا چه بگویم؟)) متون و دستور

غلام: خدمتگذار، بنده، نوکر

انبوه: زیاد، بسیار

ازآن: مالِ، برای

در خط هفتم پس از کلمه ی خداوندش(به معنای صاحب)"را" به معنی "به" آمده است که نشانه ی کهن بودن متن است.

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۲۳ ۱ نظر

درس اول متون و دستور

در بیت 3 منظور از بلور همان شیشه است.
در بیت 4 ماه به برق کوچکی از تاج خدا و ستاره به پولکی از تاج خدا تشبیه شده است.
در بیت 5 رعد و برق شب به طنین خنده ی خدا تشبیه شده است و سیل و طوفات به نعره ی توفنده ی خدا تشبیه شده است.
توفنده=خروشان
در بیت 16 منظور از خانه ی خوب خدا مسجد است.
در بیت 20 گلیم منظور فرشی از موی بز است و بوریا منظور فرش بافته شده از حصیر است.
در بیت 22 اشاره ی مبهمی به آیه ی ((الله نور السماوات و الارض)) شده است
در بیت 24 اشاره ی تقریبا مستقیمی به آیه ی ((نحن اقرب الیه من حبل الورید)) شده است.
۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۹ ۱ نظر

قبل از درس اول(!) متون و دستور-3

درگاه:پیشگاه، نزد
بزرگی ز سر نهادن:فروتنی کردن
معنای بیت6: در پیشگاه لطف و بزرگی خداوند، بزرگان فروتن می شوند.(بزرگان هیچ اند)
متفق: هم نظر؛ هم.خ اتفاق، موافق
فرومانده:درمانده، ناتوان
الهیّت: خدابودن، خدایی
کنه: ذات یا اصل چیزی
ماهیت: چیستی یا اصل چیزی
کنه ماهیت:حقیقت وجود، ذات واقعی
معنای بیت7: جهانیان همه بر خدابودن پروردگار توافق دارند؛
ولی از درک وجود او(این که او واقعا چیست، ناتوان اند)
ماورا:فراتر، آن سوی
جلال:بزرگی
بصر:چشم
منتها:آخر، انتها
جمال:زیبایی
بیت8:انسان عظمتی بزرگتر از عظمت پروردگار نیافته است؛
چشم انسان توان درک کامل زیبایی خدا را ندارد.
تامل:اندیشیدن
آیینه ی دل:دل به آیینه تشبیه شده
صفا:پاکی
حاصل کردن:بدست آوردن
معنای بیت9:اگر به درونت توجه کنی آهسته آهسته پاکی وجودت را می گیرد.
محال:ناممکن
پس:به دنبال
معنای بیت 10:ای سعدی نمی شود راه پاکی را بدون پیروی از پیامبر دنبال کرد.
۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۷ ۰ نظر

قبل از درس اول(!) متون و دستور-2

پرستار: از پرستیدن؛ فرمان بُردار
معنای بیت3:
همه چیز و همه کس فرمانبردار امر خداست؛
از جمله آدم، پرنده ها، مورچگان، مگسان
برنهد: از مصدر برنهادن؛ می گذارد
تاج بخت: بخت به تاج تشبیه شده؛ تاج خوش بختی
اندر: در 
آرد: می آورد
معنای بیت4:
خدا توانایی دارد هر که را می خواهد خوش بخت کند؛
و اگر بخواهد آن که را بر تخت نشسته است را به خاک می اندازد و بد بخت می کند(خدا بر هر کاری تواناست.)
ان الله علی کل شی قدیر.
تلمیح: اشارهبه داستان یا واقعه ای تاریخی.
تلمیح1: اشاره به داستان نمرود و ابراهیم.
انبیا:69_خطاب کردیم که ای آتش برای ابراهیم سرد و سالم باش.
تلمیح2:اشاره به داستان موسی و فرعون
اعراف:136_فانتقمنا منهم فاغرقناهم فی الیم: ما از فرعونیان انتقام کشیدیم و آنان را در دریا غرق کردیم.
خلیل:لقب حضرت ابراهیم
آتش:دوزخ
معنای بیت5:
خدا همان خدایی است که آتش را برای ابراهیم تبدیل به گلستان کرد؛
و فرعونیان را در آب نیل غرق کرد و به دوزخ فرستاد.
درگاه:پیشگاه،نزد
بزرگی ز سر نهادن: فروتنی کردن
۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۵ ۰ نظر

قبل از درس اول(!) متون و دستور

ای نام نکوی تو، سردفتر دیوان ها؛

وی طلعت روی تو، زینت ده عنوان ها
سردفتر:اول
دیوان:دیوان شعر
طلعت:صورت هم.خ. با طلوع، طالع، مطلع(آغاز،محل طلوع)
وی:مخفف و ای
زینت ده:آرایش کننده
معنای بیت1:ای خدایی که نام خوبت آغاز هر کتابی است؛
و ای کسی که چهره ی (زیبایت) آرایش بخش همه ی عنوان هاست
سعدی در قرن 7 می زیست.
آثار معروف ترش: گلستان و بوستان
نام دیگر کتاب بوستان:سعدی نامه
دنیای بوستان دنیای انسانیت و خوبی و آرمان گرایی است.
قالب بوستان مثنوی است.(برخی دیگر از مثنوی های معروف:مثنوی معنوی مولوی،شاهنامه)
به نام خدایی که جان آفرید؛
سخن گفتن اندر زبان آفرید
در این بیت اشاره ی واضحی به این دو آیه از سوره ی الرحمن شده است: خلق الانسان، علمه البیان.
معنای بیت1:به نام خدایی که انسان(هستی) را خلق کرد؛
و سخن گفتن را به او آموخت.
دستگیر: یاری گر، کمک کننده؛ در اصل دست گیرنده است.
در همین بیت به جای خطابخشنده از خطابخش استفاده شده و همچنین به جای پوزش پذیرنده از پوزش پذیر استفاده شده است.
کریم: هم.خ. کرم، مکرم، تکریم. به معنای بخشنده،بزرگوار،جوانمرد
به نام خدایی که بخشنده و یاری گر است؛
خدایی که بخشنده ی گناهان است.
۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۸:۱۳ ۰ نظر