ما با دو چشم نگاه می کنیم ولی چشممان فقط یک تصویر می بیند. دلیل این پدیده این است که مردمک های چشمان ما به میزان خاصی به هم نزدیک می شوند و به همین دلیل هم سه بعدی می بینیم و هم فاصله ی جسم از خودمان را می فهمیم. مغز ما نزدیکی و دوری را با مقایسه ی جسم نسبت به وسایل اطرافش می فهمد چون از آنان تجربه داشته و در برخی خطایای دید از این خاصیت مغز استفاده می شود.

مثال:

 

khataye did

در مورد بالا شکل چمن ها مستطیلی نیست و 3 ماشین پشت همند پس فکر می کنیم با توجه به اندازه ی ماشین عقب نسبت به چمن و مکانش نسبت به 2 ماشین دیگر، باید ماشین عقب بزرگ تر باشد ولی این طور نیست و هر سه مساویند.

khataye did 2

در این عکس هم مغز، دایره ی نارنجی را با دایره های آبی اطرافش مقایسه می کند و فکر می کنیم دایره ی سمت راست بزرگ تر است ولی در حقیقت این طور نیست و دو دایره مساویند.

 

ما دارای سلول های مخروطی چشم هستیم که حساس به نور های سبز، قرمز و آبی (RGB) هستند. ,وقتی به یک جسم خیره می شویم، دقت ما نسبت به نور ها و رنگ های اطراف آن جسم کم می شود. از این کم شدن دقت در برخی خطاهای دید استفاده می شود.

مثال:

negativ2 

بیست ثانیه به نقطه ی سیاه وسط تصویر بالا خیره شوید و بعد به نقطه ی سیاه وسط عکس پایین نگاه کنید. 

negative

تصویر پایینی سیاه و سفید است  ولی ما آن را رنگی می بینیم در حالی که حتی نگ هایش هم با رنگ های تصویر بالایی متفاوت است.

 

دلیل پدیده ی بالا:

همان طور که کمی قبل تر گفته شد، وقتی به یک جسم خیره می شویم، حساسیت سلول های مخروطی چشممان به نور ها و رنگ های اطراف آن جسم کم می شود و مدام انتطار می رود که همه چیز همین طور بماند و نورون ها به دنبال همان رنگ می گردند ولی وقتی به تصویر سیاه و سفید پایینی نگاه می کنیم، چشممان به شدت دنبال آن رنگ می گردد و تا آن رنگ پیشبینی شده را پیدا نکند، طوری حساس است که وضع معمول را تا حد منفی حالت دیفالت در نظر می گیرد پس عکس سیاه و سفید را منفی رنگ اول می بیند به شکل مثلث زیر:

 

rgb main

در این جا همه نسبت به نقطه ی وسط مثلث قرینه و منفی شده  اند و منظور از منفی شدن این است که چشم ای طور حالتی را احساس می کند.

یک مورد دیگر از این موارد:

negative3

مدتی به این تصویر نگاه کنید. سپس به دیوار سفید نگاه کرده، سریعاَ پلک بزنید.

برای دیدن شکلی شبیه صورت حضرت عیسی(ع) به چهار نقطه ی داخل شکل زیر مدتی خیره شوید و بعد به دیوار سفید نگاه کنید و سریعا پلک بزنید تا این نگاتیو جالب را درک کنید:

negative4

در بیشتر خطاهای دید از خاصیت مقایسه یا compare چشم استفاده می شود.

انواع لنز ها:1)تله   2)واید

1)تله: این لنز در جاهایی مثل مسابقات فوتبال کاربرد دارد که عکاس می خواهد از فردی در سوی دیگر زمین عکس بزرگ مثل عکس های کارمندی بگیرد و عکس نیازمند کیفیت بالاست پس از این لنز استفاده می کند.

(فوکوس(focus):واضح دیدن هدف،  فلو(flow): ناواضح بودن هدف)

مثال:

tele lens photography

2)واید:

این لنز از فضایی زیاد عکس با کیفیت می گیرد.

مثال:

wide lens photography

در لنز های بالا از چندین عدسی برای بررسی میزان زوم استفاده می شود تا عکاس مجبور به تغییر دادن مکانش نشود:

wide and tele lens

(نیاز به حفظ تصویر نیست و آن را برای ایجاد درک بهتر آوردم.)

لنز دیگری هم به نام لنز fish eye داریم:

fish eye lens photography

همان طور که در تصویر می بینید، فضای عکس گرفته شد، در قالب یک دایره است. این مثل دید یک ماهی در تنگ از دنیای بالای سرش است که او اطراف را مثل نقاط گوشه های عکس بالا، فشرده تر و نقاط مرکزیتر را مثل نقاط مرکزیتر عکس بالا بزرگ و باز تر می بیند. دلیل آن دید ماهی هم شکست نور است:

fish eye

 

دوربین ها هم مانند چشمان ما دارای پلک(شاتر) و مردمک(دیافراگم) هستند.

شاتر دوربین ها کمک می کند تا تصویر با توجه به سرعتش، کشیده نشود یعنی اگر سرعت شاتر کم باشد، آن موقع تصاویر در حال حرکت به سمت کشیدگی بیشتری می روند. مثال شاتر با سرعت کم:

shutter low speed

در این جا تصاویر کشیده می شوند.

مثال شاتر با سرعت زیاد:

 shutter high speed

در تصویر بالا، شاتر سرعتش آن قدر بالاست که این جور لحظه ای را شکار می کند و آن را کشیده نمی بیند ولی دوربین های ضعیف این توانایی را ندارند و تصویرشان کشیده می شود.

دیافراگم(diaphragm):

camera diaphragm

دیافراگم ها مثل مردمک های چشم میزان نور ورودی را اصلاح می کنند.

میدان دید: مقدار فاصله ای که از آن دید دارای فوکوس داریم.

Depth Of Field In Photography

 گاه مشکل این است که می خواهیم با حالت اتاق تاریک با کمک دیافراگم عمق میدان را بالا ببریم ولی در آن حالت مجبور می شویم سرعت شاتر را برای نور بیشتر کم کنیم ولی آنگاه وضوح تصویر پایین می آید.

کار با رنگ هایی که در آزمایشگاه دیدیم:

همان طور که می دانید، ما 3 رنگ اصلی داریم که درباره ی ترکیباتشان توضیح داده شده.

هر جسمی اگر نور سفید به آن بتابانیم، رنگ خودش را در بازتاب می کند و اگر رنگی که به آن می تابانیم در خانوادگی با آن نباشد، نوری بازتاب نمی شود و جسم را سیاه می بینیم.

در شفافیت هم همین طور است و جسم فقط رنگ هایی در خانوادگی خودش را با رنگ درست عبور می دهد و نور های دیگر موفق به عبور از آن نخواهند بود.

 

http://www.hamshahritraining.ir/news-3551.aspx به این سایت برای اطلاعات کامل سر بزنید

براتون آرزوی موفقیت در آزمون فردا رو دارم!

:-)